از خودم
از جنسی که جنس من نیست خسته ام
از خودم
از منی که من من نیست بیزارم
از خودم
از خود بیخودی ام گریزانم
بین دو راهی زنده بودن و زندگی کردن گیر کرده ام
سخت است تمامی آموخته های 33 ساله ات را در 33 روز و 33 ساعت و 33 دقیقه فراموش کنی
من گیر کرده ام
آنجا که میخواهم بی خیال دنیا شوم و خط اتمام زندگی را بدون خط کش ،بکشم
بتازان
تا هر کجا که دوست داری
دیگر با هیچ چیز مبارزه نخواهم کرد
وقتی میگویی" هر چه بخواهم میکنم " دیگر دستهایم برای اجابت به سمتت دراز نخواهند شد
به هر که میخواهی لطف کن
ببخش
پاداش بده
و بر من سخت بگیر
تمامی دل گریه هایم ارزانی رها بودنم باد
گاهی دلم میخواهد درست در همین لحظات چشمانم را ببندم و بمیرم
زیبا میخوانی
" با تو رفتم ، بی تو باز آمدم ...."
دلم درست مثل حال و هوای این روزها ، بارانیست
باز هم برایم بخوان
تا با آرامش این صدا
از این دنیای سراسر دلهره رها شوم