روزانه های من

مینویسم تا گریه نکنم ...

روزانه های من

مینویسم تا گریه نکنم ...

کسی چه میداند

از غصه که نمرده ایم  

بگذرا ین روزها هم بیایند و بروند  

میدانم آخر سر ، همه چیز مثل روز اولش است  

شاید هم آرزوهای راه راه من هنوز بر دلم مانده باشد ... 

کسی چه میداند ؟

؟

دلم گرفته

گاهی فکرهای عجیبی به سراغم می اید

از آن فکرها که تا انتها مغزم را میخورد

نمیشود با تو صحبت کرد و از تو پرسید

ذهنم پر از علامت سوال هاست 

تو نگاهت بر صفحه تلویزیون است و من همینطور که مینویسم به تو می اندیشم