روزانه های من

مینویسم تا گریه نکنم ...

روزانه های من

مینویسم تا گریه نکنم ...

دستهای بیقرار

 

 روزانه های من

دستهایم امروز برای دستهای تو بی قراری میکنند  

و دلم در انتظار دیدن تو باز ثانیه شماری میکند  

گاهی حس دوست داشتنت چنان مرا از خودبیخود میکند 

 که تاب و توانم را از کفم می رباید  

و تو دوری از من 

و من از دست هایت فرسنگ ها فاصله دارم 

میدانم این فاصله ها  

هرچقدر که زیاد باشند  

دلهایمان را از هم دور نخواهد کرد  

تو با لبخندی  

باز خواهی امد  

و من با بوسه ای  

باز پذیرای مهربانی هایت خواهم شد  

تو با اغوشی گرم  

باز مرا زنده خواهی کرد  

و من با اشک های شوقم  

دشت خوبیهایت را ابیاری خواهم کرد  

دلم برایت سخت دلتنگ است